## دنیای باز دادهها: فرصتی برای نوآوری و رهایی از قید و بندها
دادهها بدون شک نیروی محرک دنیای امروز ما هستند، و “باز” آخرین کلمهای است که در دنیای فناوری سروصدا میکند. اما این روند به معنای واقعی برای کسب و کارها چه مفهومی دارد؟
“باز” به چه معناست؟
“باز” کلمهای است که در دنیای دادهها و توسعه بسیار استفاده میشود، اما معنای آن همیشه واضح نیست. به طور کلی، “باز” به دادههایی اشاره دارد که برای همه آزاد است و میتوانند از آن استفاده، به اشتراک بگذارند و بر روی آن بنا کنند. اما بسیاری نیز آن را به طور انحصاری به معنای ” منبع باز ” میدانند که میتواند محدود کننده و گمراه کننده باشد.
در نهایت، هر فروشندهای تصمیم میگیرد چه بخش از راهحل خود را بسته و چه بخشی را منبع باز کند، به این معنی که تعریف آن به طور قابلتوجهی متفاوت است. این عدم وضوح میتواند برای کسبوکارهایی که میخواهند براساس نیازهای فردی خود تصمیمگیری کنند، مشکلاتی ایجاد کند. اگرچه فروشندگان ممکن است به نظر باز باشند، شما اغلب مجبور هستید زیر سطح را کاوش کنید و به تجارب واقعی مشتریان نگاه کنید تا ببینید در عمل چه معنایی دارد. “باز” واقعاً به معنای “رایگان” است؟ یا نوعی محدودیت متفاوت است؟
کسب و کارها باید درباره تعادل بین بسته و باز که مایل به پذیرش آن هستند، شفاف باشند. هنگامی که فروشندگان و کسب و کارها در یک صفحه قرار دارند، میتوانند از اکوسیستمهای قدرتمند بهرهمند شوند، هزینهها را کاهش دهند و توانایی نوآوری را بدون محدودیتهای فروشنده حفظ کنند.
ارزش واقعی باز بودن
در هسته خود، مفهوم باز بودن به کسب و کارها کمک میکند تا هزینههای تعویض بین فروشندگان را کاهش دهند. این مفهوم بر اهمیت اکوسیستم متنوعی که در آن مشتریان میتوانند راهحلهای سازگار با نیازهای تجاری منحصر به فرد خود را انتخاب کنند، تأکید دارد، در حالی که میشناسند هیچ فروشندهای نمیتواند تمام نیازهای در حال تغییر آنها را برآورده کند.
یک اکوسیستم پویا از راهحلها در نهایت به کسب و کارها و مشتریان آنها آنچه را که میخواهند، خواهد داد. یک فروشنده منفرد نمیتواند تمام نیازها و مشکلات تجاری شما را حل کند، اما معنای “باز” باید به کسبوکارها امکان دهد تا به راحتی با تغییر فناوریها و شرایط بازار سازگار شوند.
علاوه بر این، یک رویکرد باز با اجازه دادن به کسبوکارها برای استفاده از راهحلهای شخص ثالث و همکاری با شرکای مختلف، نوآوری را تشویق میکند. این امر میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند و توسعه ویژگیها و خدمات جدید را تسریع بخشد.
استراتژیهای قفلکننده در حال تغییر
قبلاً، کسبوکارها از راهحلهای پلتفرم اختصاصی استفاده میکردند که اساساً منبع بسته هستند و با دسترسی محدود و ماهیت انحصاری خود مشخص میشوند. تغییر به سمت کاتالوگهای متاداده، نشان دهنده یک حرکت استراتژیک به سمت انعطافپذیری بیشتر و وابستگی کمتر به فروشندگان است. اما باز هم، کاملاً باز نیست. با نیاز به استفاده از کاتالوگهای متاداده خاص خود برای دسترسی به دادههای خود، این شرکتها بدون مدیریت مستقیم فایلهای داده مشتریان، کنترل را برقرار میکنند. با این حال، متاداده باز، محیط بازتری را تسهیل میکند که در آن مشتریان تحت محدودیت یک اکوسیستم فروشنده واحد نیستند.
شرکتهای فناوری به طور فزایندهای اکوسیستمهای جامع در اطراف خدمات خود میسازند و وابستگی شدیدی به ابزارها، برنامهها و پلتفرمهای یکپارچه خود ایجاد میکنند. این حرکت به سمت اکوسیستمهای جامع گاهی میتواند با اصول دادههای باز در تضاد باشد. ادغام استانداردهای باز در این اکوسیستمها میتواند به پر کردن شکاف کمک کند و در عین حال مزایای یک سیستم منسجم و یکپارچه را حفظ میکند، تا حدی باز بودن و سازگاری را فراهم کند. اما برای برخی، این ممکن است به طور کامل به سطح باز بودن مورد نظر آنها نرسد.
سازمانها دیگر نمیتوانند مشتریان را با فرمتهای فایل دادهای قفل کنند یا از استراتژیهای قفلکننده دیگر مانند محدود کردن مشتریان از ایجاد و دستکاری آن دادهها استفاده کنند. در حالی که پلتفرمهای اختصاصی، کاتالوگهای متاداده کنترلشده و اکوسیستمهای جامع سطوح مختلفی از ادغام را ارائه میدهند، آنها اغلب از آرمانهای باز بودن که بر شفافیت و دسترسی گسترده تأکید دارند، منحرف میشوند.
درک معنای واقعی “باز” در هر شرایط فردی و برای هر کسبوکاری، به جلوگیری از هرگونه قفلکننده پنهان کمک میکند و تضمین میکند که سازمانها از انعطافپذیری و نوآوری بهرهمند میشوند. باز بودن به معنای بیش از صرفاً دسترسی به فناوری است؛ شامل توانایی ادغام یکپارچه، سازگاری با تغییر و جلوگیری از محدود شدن توسط اکوسیستم هر فروشنده واحد است.
اولویت دادن به باز بودن، به کسبوکارها قدرت میدهد تا چابک بمانند، به طور موثر به تغییر بازار پاسخ دهند و هزینههای مرتبط با تغییر فناوریها یا فروشندگان را کاهش دهند. این رویکرد، محیطی پویا را فراهم میکند که در آن کسبوکارها میتوانند از طیف وسیعی از راهحلها و نوآوریها بدون اینکه به یک اگذارنده خاص گره خورده باشند، بهرهمند شوند. همچنین انتقالها و ادغامهای روانتر را تسهیل میکند و به سازمانها اجازه میدهد تا با تغییر نیازهای خود، ابزارها و فرآیندهای خود را تطبیق دهند.