از زمان معرفی Copilot+ توسط مایکروسافت، رقابت در میان تولیدکنندگان رایانههای شخصی به شدت افزایش یافته است. در ابتدا، کوالکام با برتری قابل توجهی پیشتاز بود، اما ورود رایانههای شخصی Copilot+ از سوی AMD و اینتل، این مزیت را به چالش کشید. AMD با ارائه طیف وسیعتری از محصولات سازگار، عملکرد بهتری نسبت به اینتل داشت، در حالی که اینتل تمرکز خود را بر بازار محصولات رده بالا قرار داد. در مقابل، کوالکام با کاهش موفقیتهای طراحی و تغییر بازار لپتاپ به نفع AMD، موقعیت خود را از دست داد، هرچند اینتل همچنان بازیگر غالب بازار باقی ماند.
سوال اینجاست که چرا شاهد انتقال گسترده کاربران به سمت کوالکام نبودیم و چه اتفاقی برای اینتل افتاد که منجر به برکناری مدیرعامل آن شد؟ برای پاسخ به این سوالات، ابتدا باید به بررسی دلایل عدم موفقیت رایانههای شخصی Copilot+ در جذب مخاطب بپردازیم.
مایکروسافت با عجله و با دو ویژگی اصلی، Copilot+ را برای رایانههای شخصی عرضه کرد: Cocreator، مشتق Dall-E که میتوانست بسیار کاربردی باشد، و Recall، ابزار نمایه سازی خودکار برای یافتن فایلهای دشوار. اما مایکروسافت در معرفی Recall ناموفق بود و مجبور به حذف آن شد. از طرفی، Cocreator به تنهایی روی لپتاپ، در مقایسه با رایانههای رومیزی یا ایستگاههای کاری که برای کارهای گرافیکی استفاده میشوند، چندان جذاب نبود.

در نتیجه، در ابتدا تنها کوالکام رایانههای شخصی Copilot+ را عرضه میکرد، اما استقبال از Copilot+ چندان گرم نبود و زمانی که آفیس قابلیتهای هوش مصنوعی خود را به نمایش گذاشت، رایانههای شخصی AMD و اینتل نیز در دسترس قرار گرفتند. متاسفانه، نام تجاری کوالکام در بازار رایانههای شخصی به اندازه AMD و اینتل شناخته شده نبود. علاوه بر این، محصول کوالکام مشکل سازگاری داشت که آن را برای شرکتهای بزرگ غیرقابل قبول میکرد و فروش به این بخش از بازار محقق نشد.
برای معرفی ویژگیهای Copilot+، به یک کمپین بازاریابی گسترده نیاز بود که هرگز اجرا نشد و در نهایت، رایانههای شخصی هوش مصنوعی به پروژه AMD و اینتل تبدیل شدند و کوالکام به حاشیه رانده شد.
کوالکام سه مزیت کلیدی در بازار داشت: عمر باتری عالی، قویترین شبکه بیسیم در میان رقبا و تسلط بر بازار گوشیهای هوشمند رده بالا، که اساسا رایانههای شخصی جیبی محسوب میشوند. کوالکام تمرکز خود را بر جنبه هوش مصنوعی قرار داد، که مایکروسافت در معرفی آن ناموفق بود. عمر باتری را تبلیغ کرد، اما در ارائه رایانههای شخصی با قابلیت 5G ناکام ماند و مزیت دیگر خود را از دست داد. در نهایت، کوالکام نتوانست از مزیت قوی گوشیهای هوشمند خود بهره ببرد.
رقابت با شرکتهای جا افتادهای مانند AMD و اینتل دشوار است، اما کوالکام طوری رفتار کرد که انگار این رقابت چندان مهم نیست. همچنین، به دلیل مشکل سازگاری، کوالکام باید بازاریابی هدفمندی را برای جذب کاربرانی که این مشکل را تجربه نمیکردند، مانند اینفلوئنسرها، صاحبان کسبوکارهای کوچک، مشاوران و وکلا، انجام میداد. با این حال، کوالکام این کاربران را هدف قرار نداد و با بهبود سازگاری، کاربران به مرور زمان علاقه خود را به محصولات کوالکام از دست دادند.
کوالکام میتوانست با معرفی یک محصول شاخص، نقاط قوت خود را به نمایش بگذارد. رایانه شخصی HP Folio با پیکربندی ایدهآل، میتوانست مخاطبان مورد نظر کوالکام را جذب کند، اما با پردازنده Snapdragon قدیمی و مودم 5G عرضه شد. اینتل با محصولی پایینتر (برای این مورد استفاده) جایگاه کوالکام را تصاحب کرد و HP تولید رایانه شخصی مبتنی بر کوالکام را متوقف کرد. از دست دادن Folio ناامیدکننده بود، زیرا نشان داد که با قطعات داخلی مناسب و بازاریابی موثر، رایانههای شخصی مبتنی بر کوالکام میتوانند کاربران را جذب کنند.
اگر HP و کوالکام بازاریابی مناسبی برای این لپتاپ انجام میدادند، میتوانستند به ایجاد علاقه به محصولات کوالکام کمک کنند و اکنون در موقعیت بسیار قویتری قرار داشتند.
اینتل و مایکروسافت اغلب با هم اختلاف نظر دارند، که در طول سالها برای هر دو شرکت مشکلساز بوده است. به نظر میرسید اینتل درخواستهای مایکروسافت را پیشنهادات نامناسب تلقی میکند، که مایکروسافت را مجبور به همکاری با کوالکام کرد. شهرت AMD بیشتر در زمینه عملکرد بالا بود و در حالی که AMD عملکرد خوبی داشت، در زمان عرضه محصولی آماده نداشت. این امر به کوالکام مزیت اولیه بزرگی داد که نتوانست از آن بهرهبرداری کند.
این شکست به نظر میرسد با تصمیم مدیرعامل قبلی برای کاهش تمرکز بر فناوری رایانههای شخصی به نفع گوشیهای هوشمند مرتبط است، تلاشی که به دلیل اجرای ضعیف و برخی رفتارهای مشکوک اپل، که اینتل را از همگامی با AMD و کوالکام بازداشت، با شکست مواجه شد.
اخیراً، اینتل مدیرعامل خود را تا حدی به دلیل تغییر در رهبری ایالات متحده از دست داد، جایی که نزدیکی مدیرعامل اینتل به دولت قبلی ممکن است اصطکاک بیش از حدی ایجاد کرده و منجر به از دست دادن بودجه ایالات متحده برای تجارت ساخت و ریختهگری آن شود.
این وضعیت بار دیگر مقاومت بازار در برابر حرکات استراتژیک قابل توجهی را برجسته میکند که به قیمت عملکرد کوتاهمدت تمام میشود، واقعیتی ناامیدکننده با توجه به اهمیت استراتژیک تولید نیمهرساناهای مستقر در ایالات متحده.
اکنون اینتل مدیران عامل مشترک دارد، که از نظر تاکتیکی قویتر است اما اجرای استراتژیک را دشوارتر میکند. علاوه بر این، پشتیبانی CMO اینتل کمتر از حد مورد نیاز بود و CTO اینتل بیشتر یک COO بود، که باعث شد CTO حیاتی عملکرد ضعیفی داشته باشد. CTO چشمانداز حرکات استراتژیک را تعیین میکند. بدون آن، مشکلات کوتاهمدت احتمالاً به طور قابل توجهی به خروج زودهنگام مدیرعامل پت گلسینگر کمک کرد.
اینتل باید یک CTO واقعی منصوب کند. یک CMO جدید وجود دارد، اما اینتل باید از او حمایت و بودجه لازم را برای اصلاح تصویر اینتل به عنوان یک رهبر بازار فراهم کند.
کارمندان AMD با تمرکز و تلاش مستمر، بهترین عملکرد را در میان سه شرکت داشتند و حتی پیشنهاد خرید اینتل را مطرح کردند. کوالکام نیز در لیست شرکتهایی بود که به دنبال خرید اینتل بودند. با این حال، اینتل هم پیچیدهتر و هم بسیار بزرگتر از AMD یا کوالکام است، که باعث میشود بعید باشد که هر یک از این شرکتها از این خرید احساس راحتی کنند.
AMD قویترین این دو خواهد بود زیرا هم پوشش بازار و هم فناوری x86 را به اشتراک میگذارد، به این معنی که بهتر میتواند به طور یکپارچه برای رهبری اینتل وارد عمل شود. با این حال، با توجه به پیچیدگی اینتل و ابری که زیر آن قرار دارد، بعید به نظر میرسد که هیچ یک از این شرکتها بتوانند خرید اینتل را محقق کنند.
بنابراین، با ظهور هوش مصنوعی، در حالی که کوالکام پتانسیل اولیه را داشت، AMD بیشترین سود را دید، عمدتاً به این دلیل که عملکرد بهتری نسبت به دو شرکت دیگر داشت.
تمرکز نقش مهمی ایفا میکند. AMD در دهه گذشته سطح باورنکردنی از تمرکز را نشان داد، که به آن کمک کرد تا رشد قابل توجهی را تجربه کند و از آخرین روندها بهرهمند شود. نتایج مالی اخیر آن چشمگیر بود.
AMD میتوانست در این دوره جایگزین اینتل شود، اما این امر به سرمایهگذاریهای قابل توجه اضافی نیاز داشت. همانطور که اشاره شد، بازار استراتژیهایی را که از حال برای ایجاد آیندهای قویتر میکشند، پاداش نمیدهد. AMD در این دوره به خوبی در بازار عمل کرد.
چند ماه گذشته از زمان معرفی Copilot+ توسط مایکروسافت، جالب بوده است. اجرا کلیدی بود و AMD با تمرکز بر نقاط قوت خود، عملکرد بهتری نسبت به کوالکام و اینتل داشت. با این حال، Nvidia همچنان پادشاه هوش مصنوعی در سختافزار است و پردازنده مبتنی بر Arm آن نیز در راه است، که میتواند با بلوغ هوش مصنوعی، بازار را مختل کند.
با توجه به رهبری Nvidia در هوش مصنوعی، این شرکت در موقعیت بهتری برای تصاحب سهم بازار نسبت به کوالکام قرار دارد.